این تیم که در دورههای گذشته هیچگاه مدعی جدی قهرمانی لیگ نبوده، حالا با یک تساوی و تنها یک امتیاز میتواند به قهرمانی لیگ دست یابد. البته برای اولین بار. پیش از این باشگاه ذوبآهن به چنین موفقیتی نرسیده است در شرایطی که از اصفهان همیشه تیمی چون سپاهان جزو مدعیان اصلی قهرمانی بوده و البته افتخاری که پیش تر به آن دست یافته است.
آنها که از این لحاظ نسبت به ذوبآهن برتری داشته و حتی در شهرآورد اصفهان هم معمولا پیروز هستند، این فصل نه تنها مدعی نبوده که در شهرآورد هم تیمی شکستخورده بودهاند. با این وجود، این فصل سپاهان رقیب جدی ذوبآهن نبود و رقیب این تیم تیمی است که ابتدا حریف جدی ای محسوب نمیشد؛ استقلال که در هفتههای ابتدایی، تیمی معمولی بوده در هفته ششم لیگ با تغییرات مدیریتی ناگهان خود را به عنوان یک مدعی جدی مطرح کرد. با برکناری علی فتحاللهزاده از مدیریت استقلال و نشستن امیررضا واعظآشتیانی به مسند ریاست، همان شوکی بود که هیات مدیره باشگاه استقلال به دنبال آن بود. نتایج استقلال به خصوص پیروزی با شش گل مقابل استقلالاهواز نشان داد که آبیهای پایتخت تغییر کردهاند.
پیروزیهای این تیم بعد از هفته ششم، ناگهان ذوبآهن را نگران کرد. همان تیمی که از ابتدای لیگ نامش را به عنوان مدعی قهرمانی مطرح کرده بود. این تیم در هفته اول لیگ، مس را از پیش رو برداشت. در هفته دوم پیکان را در خانهاش شکست داد. یک هفته بعد پگاه حریف سوم ذوبآهن بود که چارهای جز شکست نداشت. بعد از سه پیروزی متوالی، اولین مساوی این تیم هم بهدست آمد. مسابقه هفته چهارم ذوبیها با تیم آماده پرسپولیس بود. پرسپولیس که در آن هفته هنوز به بحران نرسیده بود، تیمی موفق در لیگ به حساب میآمد. بازی در تهران بود و ذوبآهن امیدوار که در این مسابقه هم پیروز شود.
تقابل دو تیم آماده در پایان، یک نتیجه تساوی به همراه داشت. با این تساوی به نظر نمیرسید ذوبیها به این زودی تیمی شکست خورده باشند. اما هفته پنجم و ششم نشان داد که این تیم هم بهراحتی میبازد. آنها با صبای قم مساوی کردند، ولی یک بازی مقابل ابومسلم چون شوکی بود به پیکره ذوبآهن. حریف که رفتهرفته با مشکلات مالی فراوانی روبهرو و هر هفته ضعیفتر میشد، با نتیجه شگفتانگیز 4 بر صفر صدرنشین لیگ را شکست داد. در هفتههایی که استقلال به خود آمده نتایج این تیم، آبیها را به صدر جدول نزدیکتر میکرد، این زنگ خطری بود برای ذوبآهن.
تغییرات در ذوبآهن زیاد نبود. در ابتدای فصل منصور ابراهیمزاده، سرمربی این تیم سعی کرد تنها بازیکنانی را به خدمت بگیرد که به ترکیب تیمش میآید. ابراهیمزاده بازیکنانی مثل محمد حسینی، بابک رضی، بابک لطفی و شاهین خیری را به جمع این تیم اضافه کرد؛ خریدهایی که هزینه زیادی برای باشگاه نداشت. آنها سه بازیکن خارجی را هم به خدمت گرفتند، عبید جاسم از عراق، بایرام بینی از آلبانی و البته ایگور کاسترو مهاجم برزیلی. بازیکن سومی بهترین خرید ذوبآهن بوده، کسی که بیشترین گل را برای تیمش زد و البته یکی از بهترین گلزنان لیگبرتر است، در یک هفته مانده به پایان لیگ. کاسترو پیشتر، در یکی از مصاحبههایش گفته بود: «شانس استقلال برای قهرمانی بیشتر از ذوبآهن است.»
وی درحال حاضر شانس قهرمانی تیمش را بیشتر از هر تیم دیگری میداند. او در این فصل یک مهره کلیدی برای ذوبآهن بود و البته به عقیده همه آنهایی که بازیهای این تیم را دنبال میکردند، هماهنگی نزد بازیکنان، یکی از فاکتورهای مهمی بود که منصور ابراهیمزاده داشت؛ مردی که در این تیم جایگزین بیژن ذوالفقارنسب شد. ذوالفقارنسب فصل پیش
به جای جورجوویچ به عنوان سرمربی به اصفهان رفت، با این توضیح که سعید آذری، مدیرعامل باشگاه ظاهرا از عملکرد این مربی خارجی ناراضی بود. جورجوویچ نیز گرچه با ذوبآهن موفق نبود، ولی با تزریق بازیکنان بومی و جدیدی مثل محسن مسلمان، در زمان مربیگری ذوبآهن مسئولان باشگاه از این مربی خارجی به نیکی یاد کردند. یک سال بعد از جورجوویچ، ذوالفقارنسب نتایج قابلقبولی با ذوبآهن به دست آورد تا جایی که در آخر فصل مقام ششمی را برای این تیم به ارمغان آورد.
عملکرد ذوالفقارنسب برای مسئولان باشگاه قابل قبول بود. بهطوری که به نظر میرسید این مربی سال دوم حضورش در اصفهان را سپری کند. سعید آذری اما تصمیم به تغییر در کادر فنی گرفت. خیلیها به همین دلیل از مدیرعامل ذوبآهن خرده گرفتند. به خصوص اینکه آذری تصمیم به حضور منصور ابراهیمزاده گرفته بود. تغییرات انجام شد؛ حضور ابراهیمزاده به عنوان سرمربی جدید ذوبآهن. او که پیشتر یک بار در تیم ملی مقابل سوریه و به اجبار نام سرمربی را روی نیمکت تیم ملی یدک میکشید، در ذوبآهن برای اولین بار «سرمربی» شد. همان که دستیار رسول کربکندی در این باشگاه بود، به مدت سه فصل و البته کمک امیر قلعهنویی در جام ملتهای آسیا.
ابراهیمزاده بعداز مسابقه برگشت با استقلال و کسب یک امتیاز از این بازی گفته بود: «در سه، چهار هفته اخیر بازیهای سنگینی داشتیم و فاصله میان بازیها هم سه تا چهار روز بود. هدف اولیه ما کاهش فاصله 6 امتیازی با استقلال بود که به آن رسیدیم. مهم این است که به هدفگذاری اول خودمان رسیدیم.» و بعد از حرفهای خودش چنین نتیجه گرفته بود: «ما میتوانیم قهرمان شویم. هدف من و همه تیم این است تا بتوانیم مجوز حضور در لیگ قهرمانان آسیا را بگیریم.»حالا چنین است تقابل قلعهنویی و ابراهیمزاده؛ یک سوت تا آخر لیگ.
زنگ خطر تا مدتها همراه ذوبآهن بود. استقلال با امیر قلعهنویی به پیروزیهای بسیاری دست یافته و حتی تلاش کرد قهرمانی در نیم فصل را به عنوان اولین موقعیت برای رسیدن به قهرمانی طی کند. امتیازگیری دو تیم اما به نفع ذوبآهن پیش رفت و قلعهنویی برای بازیابی روحیه نزد بازیکنانش گفته بود: «برای استقلال مهم قهرمانی لیگ است نه قهرمانی نیم فصل.»
در عین حال، ذوبآهن روند صعودی داشت. بهخصوص بعد از باخت غیرمنتظره مقابل ابومسلم. ابراهیمزاده بعد از آن به خودش آمد و پیروزی در شهرآورد اصفهان روزنهای رو به روشنایی بود. تیمی که در سالهای اخیر معمولا مقابل سپاهان به مشکل خورده و نتیجه را واگذار کرده بود. این مسابقه را پیروز شد، با پاس در همدان به تساوی رسید و بعد نتیجه شگفتانگیز مقابل سایپا.
ذوبیها این مسابقه را 6 بر 3 پیروز شدند. پس از آن دو پیروزی متوالی مقابل راهآهن و مقاومت به دست آوردند. در ادامه البته بعد از یک نتیجه مساوی مقابل استقلالاهواز، مقابل شاگردان قلعهنویی چارهای جز شکست نداشت؛ اتفاقی که برای ابراهیم زاده گران تمام شد. وقتی فاصله امتیازها در بالای جدول، استقلال را به صدر جدول نزدیکتر میکرد. البته دو پیروزی متوالی مقابل پیام و برق شیراز، تساوی با ملوان در انزلی و دست آخر با شکست دادن تیمی مثل فولاد، ذوبآهن قهرمان نیمفصل شد. این اما نیمه نخست یک درام بود.
یک هفته بعد از قهرمانی نیم فصل، یک تساوی ناامیدکننده با مس کرمان و به موازات آن برد استقلال مقابل ابومسلم، ذوبآهن به رده دوم جدول سقوط کرد. در هفتههای بعد، با وجود اینکه این تیم دو پیروزی مقابل پیکان و پرسپولیس به دست آورد، به پگاه باخت، مقابل صبا مساوی کرد و البته بازهم شکست مقابل ابومسلم. جالب اینکه ابراهیمزاده با پیروزی در شهرآورد و همین طور مقابل پاس دوباره به روزهای اوج باز گشته بود که به سایپا باخت. در هفتههایی که استقلال نتایجی به مراتب بهتر از رقیب گرفته و 6 امتیاز از ذوبآهن پیش افتاد.
البته ابراهیمزاده نیمنگاهی هم به جامحذفی داشت. سرمربی ذوبآهن روز 18 اسفند 87 سرانجام در این جام توانست انتقام سختی از ابومسلم بگیرد. وی گفت: «هدف ذوبآهن قهرمانی در جام حذفی است. یکی از دیدگاههای ذوبآهن در این فصل این است که به رقابتهای لیگ قهرمانان آسیا در سال بعد برسد. یکی از راههای رسیدن به این مسئله، قهرمانی در جامحذفی است.»
این در شرایطی بود که سرمربی ذوبآهن چهار روز پیش از این مسابقه برخی گفتههای قبلیاش را تکذیب کرده بود. آنجا که گفته بود شانس قهرمانی تیمش در لیگ 8 درصد است. روز 14 اسفند اما گفت: «من هیچ وقت چنین حرفی نزدم. اتفاقا شانس قهرمانی ما در لیگ صددرصد است نه 8 درصد.»
گفتهای که این روزها صحت آن کاملا روشن است. ناکامی استقلال در هفت مسابقه لیگ که تنها 10 امتیاز برای این تیم داشت، توام شد با درخشش دوباره ذوبآهن. بهطوری که در هفت مسابقه گذشته این تیم 19 امتیاز به دست آمد و اینچنین است پیشی گرفتن ذوبآهن از استقلال و صدرنشینی در هفتههای پایانی لیگ.
محمدرضا خلعتبری و حسن اشجاری از معدود ستارههای ذوبآهن در این فصل بودند. دو بازیکن که حداقل در دوران مربیگری علی دایی جزو نفرات تیم ملی به حساب میآمدند. البته کاسترو بازیکن گلزن نیز جزو ستارههای ذوبآهن است. جالب اینکه به غیر از اینها ابراهیمزاده بازیکن برجسته دیگری در اختیار نداشت. به ذوبآهن گفته میشد؛ تیمی بدون ستاره. سرمربی این تیم سیستم 1-4-1-4 را ترجیح داده بود. برخی کارشناسان صفت «بازی شناور» را روی ذوبآهن گذاشتند؛ تیمی که همیشه یک هافبک جلوی دفاعش دارد. شکل حرکتی برخی بازیکنان به این ترتیب است؛ هنگام دفاع خلعتبری، فرهادی و کاسترو به جمع مدافعان اضافه میشوند و همین بازیکنان هنگام حمله به دروازه حریف نزدیکتر هستند.